در چشم آمد خیال آن دُر خوشاب، آن لحظه کزو اشک همی‌رفت شتاب

در چشم آمد خیالِ آن دُرْ خوشاب، آن لحظه کزو اشک همی‌رفت شتاب

پنهان گفتم به رازْ در گوشِ دو چشمْ مهمانِ عزیز است بیفزای شراب

دیدگاهتان را بنویسید