ترتیب بر اساس انتشار و ویراست نو


طرفه می دارند یاران صبر من بر داغ و درد داغ و دردی کز تو باشد خوشترست از باغ ورد

طرفه می دارند یاران صبر من بر داغ و درد داغ و دردی کز تو باشد خوشتر است از باغِ وَرد

دوستانت را که داغِ مهربانی دل بسوخت گر به دوزخ بگذرانی آتشی بینند سرد

حاکمی گر عدل خواهی کرد[…]

آن خواجه را در کوی ما در گل فرورفته‌ست پا، با تو بگویم حال او، برخوان اذا جاء القضا

آن خواجه را در کوی ما در گِل فرو رفته است پا با تو بگویم حالِ او بر خوان اذا جاء القضا

جبّار وار و زفت او دامن کشان می‌رفت او تسخر کنان بر عاشقان بازیچه دیده عشق را

بس[…]

جنتی کرد جهان را ز شکر خندیدن آنک آموخت مرا همچو شرر خندیدن

Jannati kard jahan ra ze shakar khandidan anke amukht mara hamcho sharar khandidan

Garche man khod ze adam delkhosh'o khandan zadam eshq amukht mara hamcho sharar xandidan

bi jegar dad mara shah dele chun xorshidi ta nemayam[...]

جانا خبر وصل تو زی ما که رساند یا قصصه ی ما سوی تو تنها که رساند

جانا خبر وصل تو زی ما که رساند یا قصصه ی ما سوی تو تنها که رساند

توتوست چو دفتر غمِ ما از هوسِ آنْکْ زینجا به تو طومارِ غمِ ما که رساند

اینجا که منم طمْعِ وصالِ تو محال[…]

تاریخچه

در ادامه ی تاریخچه ی مطرح شده، در زمان گذار از Instagram.com به وضعییت انتشار در به صورت مستقل ابتدا در زیر دامنه ی r.unim.ir انتشار برای زمانی شاید دو تا سه سال انجام می گرفت، poemcollection.flowup.ir نیز به گمان مقطعی در این میان میزبان این محتوا بود در فاصله ای که[…]

ما بساط نیکنامی باز طی خواهیم کرد خرقه و سجاده رهن نقل و می خواهیم کرد

ما بساط نیکنامی باز طی خواهیم کرد خرقه و سججاده رهنِ نقل و مِی خواهیم کرد

زهد و تقوی سر به سر این نام و این آوازه را در سرِ آوازِ چنگ و بانگِ نِی خواهیم کرد

نو بهار است[…]

کاروانی شکر از مصر به شیراز آید اگر آن یار سفر کرده ی ما باز آید

کاروانی شکر از مصر به شیراز آید اگر آن یارِ سفر کرده ی ما باز آید

گو تو باز آی که گر خونِ مَنَت در خورْد است پیشت آیم چو کبوتر که به پرواز آید

نام و ننگ و دل[…]

مرحبا ای شهسوار تیز گام چون ز توفیقش گذشتی زین مقام

مرحبا ای شهسوار تیز گام چون ز توفیقش گذشتی زین مقام

شاد باش ای مقبلِ فرخنده فال گوی معنی را همی بر سوی حال

ای گلِ خندان سر از غنچه بر آر بادِ نوروز است و ابرِ نو بهار

کیست که از ره کرم حاجت ما روا کند واقف حال ما شود چاره ی کار ما کند

کیست که از رهِ کرم حاجتِ ما روا کند واقفِ حالِ ما شود چاره ی کارِ ما کند

آن که دو عالم از پی اش غرقه ی بحر حیرتند جانِ به لب رسیده را با غمش آشنا کند

سر به[…]

Page 1 Page 2 Page 3 Page 124