بخش ۶۴ – فرستادن رام لچمن را برای آوردن سگریو، چو شاهنشاه چین از غایت کین ز هر سو آخته شمشیر زرین
چو شاهنشاه چین از غایتِ کین ز هر سو آخته شمشیر زرّین
به عزمِ رزم شاهِ زنگیِ شب فشانْد از زهر خندی آتش از لب
در آن میدان مظفّر گشت و منصور به چرخْ افراخت بختش بیرقِ نور