پریر آن چهرهٔ یارم چه خوش بود، عتاب و ناز دلدارم چه خوش بود
به یادم نیست هیچ آن ماجراها، ولیکن زین خبر دارم، چه خوش بود
در آن بزم و در آن جمع و در آن عیش میان باغ و گلزارم چه خوش بود
اگر چه مست جام عشق بودم رخ معشوق هشیارم چه خوش بود
فال نامه
پریر آن چهرهٔ یارم چه خوش بود، عتاب و ناز دلدارم چه خوش بود
به یادم نیست هیچ آن ماجراها، ولیکن زین خبر دارم، چه خوش بود
در آن بزم و در آن جمع و در آن عیش میان باغ و گلزارم چه خوش بود
اگر چه مست جام عشق بودم رخ معشوق هشیارم چه خوش بود