جانا خبر وصل تو زی ما که رساند یا قصصه ی ما سوی تو تنها که رساند

جانا خبر وصل تو زی ما که رساند یا قصصه ی ما سوی تو تنها که رساند

توتوست چو دفتر غمِ ما از هوسِ آنْکْ زینجا به تو طومارِ غمِ ما که رساند

اینجا که منم طمْعِ وصالِ تو محال است و آنجا که تویی حالِ من آنجا که رساند

دور است بخارا نرسد پیشِ تو امما سوزنده بخاری به بخارا که رساند

جان رفت و زبان را سخن این است که یا رب زی ما دمِ جان بخشِ مسیحا که رساند

هر مرغ که بُد در رهِ عشقِ تو پر افگند اکنون به تو نامه که دهد یا که رساند

امروز مُجیر است ز غم با نفسِ سرد تا خود نفسِ سرد به فردا که رساند

فال خورده در شخص شاعر و از میان غزلیات از سایت گنجور، آقای مجیر الددین بیلقانی، 13:25 شنبه 18 تیر 1401 9 جولای 2022 بلا نسبت طویله، گبضه.

دیدگاهتان را بنویسید