ای جان، چندان خوبی، نوباوهٔ یعقوبی، خرخاشی، آشوبی، جانها را مطلوبی
جان جان مایی معنی اسمایی، هستی اشیایی سر-فتنهی غوغایی
چون جامی در خوردم، برخیزم، برگَردم، از شاخِ آن وَردم گر سرخُم گر زردم
یا مولی یا مولی، اخبرنی عن لیلی، لا ترجه لا ترجه فاللیل ذا حبلی
مولانا مولانا قد صرنا حیرانا، غفرانا غفرانا، سبحانا سبحانا