دولتی همسایه شد همسایگان را الصلا، زین سپس با خود نمانَد بوالعلی و بوالعلا

دولتی همسایه شد همسایگان را الصلا، زین سپس با خود نمانَد بوالعلی و بوالعلا
عاقبت از مشرقِ جان تیغ زد چون آفتاب، آن که جان می‌جُست او را در خلا و در ملا
آن ز دور آتش نماید چون رَوی نوری بوَد، همچنان که آتشِ موسیٰ برای ابتلا
الصلا پروانه‌جانان قصدِ آن آتش کنید، چون بلی گفتید اوّل در رَوید اندر بلا
چون سمندر در میانِ آتشش باشد مقام، هر که دارد در دل و جان این چنین شوق و ولا

دیدگاهتان را بنویسید