من دوش به تازه عهد کردم، سوگند به جان تو بخوردم

من دوش به تازه عهد کردم، سوگند به جان تو بخوردم
کز روی تو چشم برندارم، گر تیغ زنی ز تو نگردم
درمان ز کسی دگر نجویم، زیرا ز فراق توست دردم
در آتشم ار فروبری تو گر آه برآورم نه مردم
برخاستم از رهت چو گردی، بر خاک ره تو بازگردم

دیدگاهتان را بنویسید