خلاف شرط محبت چه مصلحت دیدی که برگذشتی و از دوستان نپرسیدی
خلافِ شرطِ محبّت چه مصلحت دیدی که برگذشتی و از دوستان نپرسیدی
گرفتمت که نیامد ز رویِ خُلق آزَرْم که بی گُنَهْ بکُشی از خدا نترسیدی
بپوش رویِ نگارین و مویِ مُشکین را که حُسنِ طلعتِ خورشید را بپوشیدی