-
ای آمده کار من به جان از غم تو، تنگ آمده بر دلم جهان از غم تو
ای آمده کارِ من به جان از غمِ تو تنگ آمده بر دلم جهان از غم تو
هان ای دل و دیده تا به سر برنکنم خاکِ همه دشتِ خاوران از غم تو
-
عشق تو ز خاص و عام پنهان چه کنم، دردی که ز حد گذشت درمان چه کنم
عشقِ تو ز خاص و عامْ پنهان چه کنم، دردی که ز حد گذشت درمان چه کنم
خواهم که دلم به دیگری میل کند من خواهم و دل نخواهد ای جان چه کنم