-
حناست آن که ناخن دلبند رشتهای یا خون بی دلیست که در بند کشتهای
حناست آن که ناخنِ دلبند رشتهای یا خونِ بی دلیست که در بند کشتهای
من آدمی به لطفِ تو دیگر ندیدهام این صورت و صفت که تو داری فرشتهای
وین طرفهتر که تا دلِ من دردمندِ توست حاضر نبوده یک[…]
-
خلاف شرط محبت چه مصلحت دیدی که برگذشتی و از دوستان نپرسیدی
خلافِ شرطِ محبّت چه مصلحت دیدی که برگذشتی و از دوستان نپرسیدی
گرفتمت که نیامد ز رویِ خُلق آزَرْم که بی گُنَهْ بکُشی از خدا نترسیدی
بپوش رویِ نگارین و مویِ مُشکین را که حُسنِ طلعتِ خورشید را بپوشیدی