-
ای گرفته حسن تو هر دو جهان، در جمالت خیره چشم عقل و جان
ای گرفته حسنِ تو هر دو جهان در جمالت خیره چشمِ عقل و جان
جانِ تن جان است و جانِ جان تویی در جهان جانی و در جانی جهان
های و هوی عاشقانت هر سحر مینگنجد در زمین و آسمان
[…] -
شبی کز زلف تو عالم چو شب بود، سر مویی نه طالب نه طلب بود
شبی کز زلفِ تو عالم چو شب بود سرِ مویی نه طالب نه طلب بود
جهانی بود در عینِ عدم غرقْ نه اسمِ حزن و نه اسمِ طرب بود
چنان در هیچ پنهان بود عالم که نه زین نام و[…]
-
ای به وصفت گمشده هر جان که هست، جان تنها نه خرد چندان که هست
ای به وصفت گمشده هر جان که هست جانِ تنها نه خُرد چندان که هست
وی کمالِ آفتابِ رویِ تو تا ابد فارغ ز هر نقصان که هست
گر سکندر چشمهٔ حیوان نیافت نیست عیبِ چشمهٔ حیوان که هست
شمع آمد و گفت این تنِ لاغر همه سوخت رفتم که مرا ز پای تا سر همه سوخت
خشکم همه از دست شد و تر همه سوخت اشکی دو سه نم بماند و دیگر همه سوخت
-
از می عشق تو مست افتادهام، بر درت چون خاک پست افتادهام
از مِیِ عشقِ تو مست افتادهام بر درت چون خاکِ پست افتادهام
مستیم را نیست هشیاری پدید کز نخستین روز مست افتادهام
در خراباتِ خراب عاشقی عاشق و دُردی پرست افتادهام
توبۀ من چون[…]
-
دردی است درین دلم نهانی کان درد مرا دوا تو دانی
دردی است در این دلم نهانی کان دردِ مرا دوا تو دانی
تو مرهمِ دردِ بیدلانی دانم که مرا چنین نمانی
من بندهٔ بی کسِ ضعیفم تو یارِ کسانِ بی کسانی
گر مورچهای[…]
-
کافری است از عشق دل برداشتن، اقتدا در دین به کافر داشتن
کافریست از عشق دل برداشتن اقتدا در دین به کافر داشتن
در ملا تحقیق کردن آشکار در خلا دینِ مزوّر داشتن
از برون گفتن که شیطان گمره است وز درونش پیر و رهبر داشتن
[…] -
چند باشم در انتظار تو من، فتنهٔ روی چون نگار تو من
چند باشم در انتظارِ تو من فتنهٔ رویِ چون نگارِ تو من
خشک لب مانده نعل در آتش تشنهٔ لعلِ آبدارِ تو من
وقت آمد که بر میان بندم کمر از زلفِ مشکبارِ تو من
گر یار چنین سرکش و عیّار نبودی حالِ منِ بیچاره چنین زار نبودی
گر عشقِ بتان خنجرِ هجران نکشیدی در روی زمین خوشتر ازین کار نبودی
از شادیِ من خلقِ جهان شاد شدندی گر بر دلِ من بارِ غمِ یار[…]
-
ای غذای جان مستم نام تو، چشم عقلم روشن از انعام تو
ای غذای جانِ مستم نامِ تو، چشمِ عقلم روشن از انعام تو
عقلِ من دیوانهجانم مست شد تا چشیدم جرعهای از جام تو
شش جهت از روی من شد همچو زر تا بدیدم سیمِ هفت اندام تو
[…]