من بندهٔ یاری که ملالش نبوَد، کآن را که ملال است وصالش نبود

من بندهٔ یاری که ملالش نبوَد، کآن را که ملال است وصالش نبود
گویی که خیال است و تو را نیست وصال، تا تیره بوَد آبْ خیالش نبود

دیدگاهتان را بنویسید