گفتم که مگر غمت بود درمانم، کی دانستم که با غمت درمانم

گفتم که مگر غمت بوَد درمانم، کِی دانستم که با غمت درمانم

او از سرِ لطف گفت درمان تو چیست، گفتم وصلت گفت بر این در مانم

دیدگاهتان را بنویسید