پرکندگی از نفاق خیزد، پیروزی از اتّفاق خیزد

پرکندگی از نفاق خیزد، پیروزی از اتّفاق خیزد
تو ناز کنی و یارِ تو ناز، چون ناز دو شد طلاق خیزد
ور زان که نیاز پیش آری صد وصلت و صد عناق خیزد
از ناز شود ولایتی تنگ، در دل سفرِ عراق خیزد
تو خونِ تکبّر ار نریزی خون جوش کند خناق خیزد
رو دُردیِ ناز را بپالا، زیرا طرب از رواق خیزد
یار آن طلبد که ذوق یابد، زیرا طلب از مذاق خیزد
یار است نه چوب، مشکن او را، چون برشکنی طراق خیزد
این بانگ طراق چوب ما را دانیم که از فراق خیزد

دیدگاهتان را بنویسید