فعلِ نیکان محرضِ نیکیست، همچو مطرب که باعثِ سبکیست
بهر تحریضِ بندگان یزدان از بد و نیک شاکر و شاکیست
نکر فرعون و شکر موسی کرد، به بهانه ز حال ما حاکیست
جنس فرعون هر که در منیست، جنس موسی هر آنک در پاکیست
از پی غم یقین همه شادیست، و از پیِ شادی تو غمناکیست
خاک باشی گزید احمد از آن شاه معراج و پیک افلاکیست
خاک باشی بروید از تو نبات، گنج دل یافت آنک او خاکیست
ما همه چون یکیم بی من و تو، پس خمش باش، این سخن با کیست