صبح است ساقیا قدحی پر شراب کن دور فلک درنگ ندارد شتاب کن

صبح است ساقیا قدحی پر شراب کن دُورِ فلک درنگ ندارد شتاب کن

زان پیشتر که عالمِ فانی شود خراب ما را ز جامِ بادۀ گلگون خراب کن

خورشیدِ مِیْ ز مشرقِ ساغر طلوع کرد گر برگِ عیش می طلبی ترکِ خواب کن

روزی که چرخ از گِلِ ما کوزه ها کند زنهار کاسه ی سرِ ما پر شراب کن

ما مردِ زهد و توبه و طامات نیستیم با ما به جامِ باده ی صافی خطاب کن

کارِ صواب باده پرستی است حافظا برخیز و عزمِ جزم به کارِ صواب کن

6فال خورده در ضشخص شاعر و شعر از سایت گنجور، باغستان شهریار 03:44 شنبه 24 اردیبهشت 1401.

دیدگاهتان را بنویسید