بیا ای زیرک و بر گول میخند، بیا ای راهدان بر غول میخند
چو در سلطانِ بی علّت رسیدی هلا بر علّت و معلول میخند
اگر بر نفْسِ نحسی دیو شد چیرْ برو بر خاذل و مخذول میخند
چو مُرده مردهای را کرد معزول تو خوش بر عازل و معزول میخند
مثال محتلم پندار عزلش تو هم بر فاعل و مفعول میخند
یکی در خواب حاصل کرد مُلکی برو بر حاصل و محصول میخند
سؤالی گفت کوری پیش کرّی، دلا بر سائل و مسئول میخند
وگر گوید فروشُستم فلان را، هلا بر غاسل و مغسول میخند
چو نقدت دست داد از نَقل بس کن، خمش بر ناقل و منقول میخند