باز شكستند خلقْ سلسله یا مسلمین، باز درافكند عشقْ غلغله یا مسلمین

باز شكستند خلقْ سلسله یا مسلمین، باز درافكند عشقْ غلغله یا مسلمین
دشمنِ جان‌های ماست دوستیِ دوستان، مادرِ فتنه شده‌ست حامله یا مسلمین
آفتِ عالم شده‌ست ماه‌رخی زهره‌سوز، فتنهٔ آدم شده‌ست سنبله یا مسلمین
لاف ز شه می‌زند سكّه ز مه می‌زند، بر سرِ ره می‌زند قافله یا مسلمین
ای شده شب روزِ ما زآنكِ دل‌افروز ما از رخِ ما برفروخت مشعله یا مسلمین
چون خرَدِ نیك‌پی در چله شد پیشِ وِی جوش برآرد چو مِی در چله یا مسلمین
عشق چو آمد پدید عقل گریبان درید، از پی بی‌دل رسید مشغله یا مسلمین
بدگهری كو ز جهل تاجِ شهان را بمانْد، بر دُمِ گاوان شود زنگله یا مسلمین
ناله ز هجر و زوال خاست ز ذوقِ وصال، دانكِ بسی شُكرهاست در گِلِه یا مسلمین

دیدگاهتان را بنویسید